زمانی که پسری کشاورز به نام جک برای سرزمین و عشق اش نسبت به یک پرنسس مبارزه می کند، دنیای انسان ها و غول ها به یکدیگر مرتبط می شود که این موضوع سبب جنگی تاریخی میان نژاد انسان ها و غول ها می گردد...

سال 1717 است. مالکی ثروتمند به نام استد بونت دچار بحران میانسالی شده و تصمیم می گیرد هیجان را به زندگی آرام خود وارد کند و دزد دریایی شود. اما همه چیز خوب پیش نمی رود. فیلمی براساس داستانی واقعی.

یک مانکونیان بیکار خشم خود را بر روی غریبه های ناشناس در حالی که وارد یک ادیسه شبانه لندن می شود ، تخلیه می کند.

ازدواج والدین سالی زمانی از هم می پاشد که پدرش دچار یک بحران میانسالی می شود و به طور ناگهانی با یک فاحشه ازدواج می کند. در همین حال، ازدواج خود سالی نیز شروع به از هم پاشیدگی می کند.

در آینده‌ای دیستوپیایی، جوزف درد، معروف‌ترین قاضی (افسر پلیس با قدرت قضایی فوری)، به جرمی که مرتکب نشده محکوم می‌شود و باید با همتای قاتل خود روبرو شود.

«دنیل» مرد جوان نجیبی است که بتازگی با «جین» ازدواج کرده و هنوز در خانه ی پدرش زندگی می کند. بعد از مرگ پدرش، ترتیب دادن مراسم خاکسپاری با او می باشد. اما این مراسم آنطور که انتظار می رود برگزار نمی شود...

لندن، اواخر قرن نوزدهم. مخترعی نابغه به نام «فیلئاس فاگ» (لوگان) شرط می بندد که می تواند دنیا را در هشتاد روز دور بزند. در این سفر جوانی چینی به نام «لو شینگ» (چان) نیز که به خدمت «فاگ» درآمده، او را هم راهی می کند.

جنگ جهانی دوم، پس از حمله ی ژاپنی ها به پرل هاربر. دو دوست دوران کودکی به نام های «ریف مکولی» (افلک) و «دنی واکر» (هارتنت)، زنی (بکینسیل) را که هر دو به او علاقه مند هستند پشت سر می گذراند و رهسپار انجام مأموریت بمباران توکیو می شوند.

پس از پخش شدن گازی سرما ساز در سطح کره زمین و یخ بستن زمین, تقریبا تمام حیات جاندارن کره ی زمین نابود شده و حالا نجات یافتگان در قطاری بنام Snowpiercer درحال سفر می باشند که آن نیز طبقه بندی شده. در این فیلم مشاهده می کنیم که افراد ساکن طبقه ی پایین قطار (فقیر) تصمیم می گیرند تا در مقابل افراد پولدار و مرفه طبقه ی دیگر شورش کنند و ...

۱۲۳ تفنگدار ویژه ی ارتش امریکا به موگادیشو فرستاده می شوند تا دو ستوان ارشد ارتش سومالی را در عملیاتی برق آسا دستگیر کنند. اما در یک غافلگیری با خیل عظیمی از سربازان سومالی مواجه می شوند و جنگی سنگین آنها را زمینگیر می کند.

داستان فیلم بر روی زندگی "مارک رنتون" تمرکز می کند.او که قصد دارد اعتیاد خود به هروئین را ترک کند اما این کار باعث تغییر روابط او با خانواده و دوستانش می شود...

سال ۲۰۰۴ ، یک ماهواره شکوفه گرمائی مرموزی را در زیر بووتویا ، جزیره ای در حدود ۱۶۰۰ کیلومتری سواحل قطب جنوب تشخیص داد . یک صنعتگر ثروتمند چارلز بیشاپ ویلند ( لانس هنریکسن ) از طریق تصویربرداری حرارتی کشف می کند که هرمی در زیر یخ ها ۲۰۰ فوت (۶۱۰ متر) دفن شده است. او تلاش می کند آن را برای شرکت ارتباطات چند ملیتی خود ، صنایع وای لند ، یک شرکت تابعه از شرکت صنایع وای لند ادعا کند ، و یک تیم متخصص را برای تحقیق جمع می کند. این تیم شامل باستان شناسان ، کارشناسان زبانشناسی ، مته های حفاری ، مزدوران و راهنمایی به نام الکسا "لکس" وودز ( سانا لاتان ) است.

20 سال پس از اتفاقات قسمت اول، مارک رنتون مجددا به اسکاتلند باز می گردد و دوستان قدیمی اش را ملاقات می کند، جائی که دوباره قرار است با غم و اندوه، شادی، نفرت، دوستی، انتقام و... دست و پنجه نرم کند.

یک آشپز ماهر به غرب سفر می کند و به گروهی از شکارچیان اورگان ملحق می شود. البته او فقط با یک مهاجر چینی ارتباط نزدیک برقرار می کند. چندی بعد این دو کسب و کاری موفق و پر سود را با هم راه می اندازند.

یک سرآشپز سخت کوش برای بازگرداندن پسر یک جادوگر از آمازون استخدام می شود، اما او درگیر مبارزه با کارگزار ستمگر شهر و جستجوی گنج افسانه ای می شود.